نمی دونم کی می خوام از این وضع و شرایطی که توش هستم دربیام
دیشب خونمون غلغله بود و یه بنده خدایی یه چیزی وسط جمع به من گفت که خیلی ناراحت شدم اومدم تو اتاق و کلی گریه کردم. نمی دونم کی می خواد دست از این رفتارش برداره
زندگی رو به کامم با این اخلاقیاتش تنگ کرده.
اگه به خدا شکایت کنم می گن کفر می گی... اگه گریه کنم می گن کم آوردی
دیگه نمی دونم باید چی کار کنم...
پ ن: دلم واسش خیلی تنگ شده. آرزومه یه بار فقط یه بار...
آه................................................................................
سلام عزیزم. منم یه مشکل دارم که واسش خیلی مسخره میشم اما یکی رو دارم که دلگرمی میده بهم.توهم از دوستت بخواه که دلگرمی بده اصن هم محل به اون بنده خدا نده واسه خودت خوش باشراستی منتظر خبرتم که واسم نظر بذاری و بگی که اگه آزاد شرکت کردی چیکا کردی و سراسری اگه بیاد چون میدونی از اول کنکورت باهات بودم و خوشال میشم بدونم چیکا میکنی عزیزم. زندگیت بی غم
ممنون عزیزم
حتما میام و می گم کجا قبول شدم
قراره دوشنبه نتیجش بیاد
سلام.چقد ساده اما صمیمی مینویسید
نظرلطفتونه