دیشب مهمون داشتیم
منم که حوصله مهمون نداشتم کل ساعت مهمونی رو تو حیاط بودم .
یه فرش کوچولو انداختم و نشستم زیر آسمون تاریک شب .
هوا عالی بود ... می تونستی رقص نسیم بهاری رو روی صورتت حس کنی...
یه نفس عمیق بکشی و ...
ستاره تو آسمون سوسو می زد و ماه هم مثل همیشه خودنمایی میکرد...
عجب لحظه ای بود ...
جالبه
خوش به حالت.
من عاشق این مدل لحظه هام...
وقت کردی یه سری بزن.خوش حال میشم
bazi vaghta tanhaei arzeshe kheili ziadi dare
arameshi k dakhele tanhaei hast ro ba hichi nemishe avaz kard
gahi vaghta tanhaei vase har kasi lazeme